تفسیر سوره سجده ، آیه ۱۶
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ *
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور میشود (و بپا میخیزند و رو به درگاه خدا می آورند) و پروردگار خود را با بیم و امید میخوانند، و از آنچه به آنان روزی داده ایم انفاق میکنند.
تفسیر نمونه :
سپس به اوصاف دیگر آنها اشاره کرده میگوید: «پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور میشود» بپا میخیزند و رو به درگاه خدا میآورند و به راز و نیاز با او میپردازند (تتجافی جنوبهم عن المضاجع).
آری آنها به هنگامی که چشم غافلان در خواب است مقداری از شب را بیدار میشوند و در آن هنگام که برنامه های عادی زندگی تعطیل است و شواغل فکری به حداقل میرسد و آرامش و خاموشی همه جا را گرفته و خطر آلودگی عبادت به ریا کمتر وجود دارد خلاصه بهترین شرائط حضور قلب فراهم است با تمام وجودشان رو به درگاه معبود میآورند و سر بر آستان معشوق میسایند و آنچه در دل دارند با او در میان میگذارند، با یاد او زنده اند و پیمانه قلب خود را از مهر او لبریز و سرشار دارند.
سپس میافزاید: «آنها پروردگار خود را با «بیم» و «امید» میخوانند» (یدعون ربهم خوفا و طمعا).
آری دو وصف دیگر آنها «خوف» و «رجا» یا «بیم» و «امید» است.
نه از غضب و عذاب او ایمن میشوند و نه از رحمتش مایوس میگردند، توازن این بیم و امید که ضامن تکامل و پیشروی آنها در راه خدا است همواره در وجودشان حکمفرما است.
چرا که غلبه خوف بر امید، انسان را به یاس و سستی میکشاند.
و غلبهی رجاء و طمع انسان را به غرور و غفلت وامیدارد و این هر دو دشمن حرکت تکاملی انسان در سیر او به سوی خدا است.
آخرین و هشتمین ویژگی آنها این است که: «از آنچه به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند» (و مما رزقناهم ینفقون).
نه تنها از اموال خویش به نیازمندان میبخشند که از علم و دانش، نیرو و قدرت، رأی صائب و تجربه و اندوختههای فکری خود، از نیازمندان مضایقه ندارند.
کانونی از خیر و برکتند و چشمه جوشانی از آب زلال نیکیها که تشنهکامان را سیراب و محتاجان را به اندازه توانائی خویش بینیاز میسازند.
آری اوصاف آنها مجموعهای است از: عقیده محکم، ایمان قوی، عشق سوزان به الله، عبادت و اطاعت، کوشش و حرکت و کمک در تمام ابعاد به بندگان خدا.
نکته:
شب زنده داران!
در تفسیر جمله «تتجافی جنوبهم عن المضاجع» (شبانگاه پهلوهای آنها از بستر دور میشود) دو تفسیر در روایات اسلامی وارد شده:
تفسیری به نماز «عشاء» و اشاره به اینکه مؤمنان راستین بعد از نماز مغرب و قبل از نماز عشاء به بستر نمیروند مبادا خواب آنها را بگیرد و نماز عشایشان از دست برود. (زیرا در آن زمان معمول بوده که در آغاز شب به استراحت میپرداختند و نماز مغرب و عشاء را- طبق دستور استحباب جدائی میان نمازهای پنجگانه- از هم جدا میکردند و هر کدام را در وقت فضیلت خود بجا میآورند) هرگاه بعد از نماز مغرب و قبل از وقت عشا میخوابیدند ممکن بود برای نماز عشا بیدار نشوند.
این تفسیر را «ابن عباس» طبق نقل در المنثور از «پیامبر اسلام» صلی الله علیه و آله نقل کرده و در «امالی» شیخ نیز از «امام صادق» علیهالسلام نقل شده است.
اما در بیشتر روایات و کلمات مفسران، به برخاستن از بستر و برای اداء نماز شب تفسیر شده است.
در روایتی از امام باقر علیهالسلام چنین میخوانیم که به یکی از یارانش فرمود: الا اخبرک بالاسلام اصله و فرعه و ذروه سنامه: «آیا ریشه و شاخه و بلندترین قله اسلام را به تو معرفی کنم؟.
راوی عرض کرد بفرمائید: فدایت شوم.
فرمود: اما اصله الصلوه و فرعه الزکاه و ذروه سنامه الجهاد!: ریشهاش نماز است و شاخهاش زکات و قله مرتفعش جهاد است».
سپس افزود: اگر بخواهی تمام ابواب خیر را به تو معرفی کنم.
راوی میگوید: بفرمائید فدایت شوم.
امام فرمود: الصوم جنه و الصدقه تذهب بالخطیئه و قیام الرجل فی جوف اللیل بذکر الله، ثم قرأ «تتجافی جنوبهم عن المضاجع»:
«روزه سپری است در مقابل آتش و صدقه محوکنندهی گناه است و برخاستن انسان در دل شب او را به یاد خدا میاندازد، سپس آیه تتجافی جنوبهم عن المضاجع را تلاوت فرمود.
در تفسیر «مجمعالبیان» از «معاذ بن جبل» چنین نقل شده که در غزوه ی «تبوک» در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم، گرما همه را سخت ناراحت کرده بود
و هرکس به گوشهای پناه میبرد، ناگهان دیدم که پیامبر صلی الله علیه و آله از همه به من نزدیکتر است، خدمتش رفتم عرض کردم: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله عملی به من بیاموز که مرا وارد بهشت کند و از آتش دوزخ دور سازد.
فرمود: سؤال بزرگی کردی، اما پاسخ آن برای کسی که خدا بر او آسان کرده است مشکل نیست سپس افزود: تعبد الله و لا تشرک به شیئا و تقیم الصلوه المکتوبه و تؤدی الزکوه المفروضه و تصوم شهر رمضان: «خدا را پرستش کن و چیزی را شریک او قرار نده نمازهای واجب را انجام ده و زکات واجب- حق مستمندان- را اداء کن و ماه رمضان را روزه بگیر».
بعد فرمود: و اگر بخواهی از ابواب خیرات به تو خبر میدهم عرض کردم ای پیامبر بفرمائید فرمود: الصوم جنه من النار و الصدقه تکفر الخطیئه و قیام الرجل فی جوف اللیل یبتغی وجه الله ثم قرأ هذه الایه تتجافی جنوبهم عن المضاجع: «روزه سپری است در برابر آتش و انفاق در راه خدا کفاره گناهان است و قیام انسان در دل شب برای خشنودی خدا. سپس آیه «تتجافی جنوبهم» را قرائت فرمود».
گرچه هیچ مانعی ندارد که آیه مفهوم وسیعی داشته باشد، هم بیدار ماندن در آغاز شب را برای نماز عشاء شامل شود و هم برخاستن در سحرگاه را برای نماز شب، ولی دقت در مفهوم «تتجافی» معنی دوم را بیشتر در ذهن منعکس میکند، زیرا ظاهر جمله این است که قبلا پهلوها در بستر آرام گرفته سپس از آن دور میشود و این مناسب قیام در آخر شب برای انجام نماز است، بنابراین دسته اول از روایات از قبیل توسعه در مفهوم و الغاء خصوصیت است.
گرچه درباره اهمیت این نماز پربرکت همان چند روایت فوق کافی به نظر میرسد ولی این نکته قابل ذکر است که در روایات اسلامی آن قدر اهمیت
به این عبادت داده شده است که درباره کمتر عبادتی چنین سخن گفته شده است.
دوستان حق و رهروان راه فضیلت به این عبادت بیریا که قلب را روشنائی و دل را نور و صفا میبخشد همواره اهمیت بسیار میدادند.
ممکن است بعضی همیشه توفیق بهره گیری از این عبادت پربرکت را نداشته باشند ولی چه مانعی دارد که در بعضی از شبها که این توفیق حاصل است بهره گیرند و در آن هنگام که خاموشی همه جا را فرا گرفته و اشتغالات روزانه همه تعطیل است، کودکان در خواب و محیط آماده حضور قلب و راز و نیاز با خدا است، برخیزند و به در خانه خدا روند و دل را به نور عشق دوست روشن سازند.
منبع : تفسیر نمونه مرجع عالیقدر اسلام آیت الله مکارم شیرازى