تفسیر آیه ۷۹ ، سوره توبه
الَّذِینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الصَّدَقاتِ وَ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ *
آنهایی که از مؤمنان اطاعت کار، در صدقاتشان عیبجویی میکنند، و کسانی را که (برای انفاق در راه خدا) جز به مقدار (ناچیز) توانائی خود دسترسی ندارند، مسخره مینمایند، خدا آنها را مسخره میکند؛ (و کیفر استهزاکنندگان را به آنها میدهد؛) و برای آنها عذاب دردناکی است! *
تفسیر نمونه :
کسانی که از صدقات مؤمنان اطاعت کار عیبجوئی میکنند، و آنهائی را که دسترسی جز به مقدار (ناچیز) توانائیشان ندارند مسخره مینمایند، خدا آنها را مسخره میکند (کیفر استهزاکنندگان را به آنها میدهد) و برای آنان عذاب دردناکی است.
شأن نزول:
روایات متعددی در شأن نزول این آیات در کتب تفسیر و حدیث نقل شده، که از مجموع آنها چنین استفاده میشود که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تصمیم داشت لشکر اسلام را برای مقابلهی با دشمن (احتمالا برای جنگ تبوک) آماده سازد، و نیاز به گرفتن کمک از مردم داشت، هنگامی که نظر خود را اظهار فرمود،کسانی که توانائی داشتند مقدار قابل ملاحظهای به عنوان زکات یا کمک بلاعوض به ارتش اسلام خدمت کردند.
ولی بعضی از کارگران کم درآمد مسلمان مانند «ابوعقیل انصاری» یا «سالم بن عمیر انصاری » با تحمل کار اضافی و کشیدن آب در شب و تهیه دو من خرما که یک من آن را برای خانوادهی خویش ذخیره کرد و یک من دیگر را خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آورد، کمک ظاهرا ناچیزی به این برنامه بزرگ اسلامی نمود.
ولی منافقان عیبجو به هر یک از این دو گروه ایراد میگرفتند: کسانی را که زیاد پرداخته بودند، به عنوان ریاکار معرفی میکردند، و کسانی را که مقدار ظاهرا ناچیزی کمک نموده بودند به باد، مسخره و استهزاء میگرفتند که آیا لشکر اسلام نیاز به چنین کمکی دارد؟
آیات فوق نازل شد و شدیدا آنها را تهدید کرد و از عذاب خداوند بیم داد!.
تفسیر:
کارشکنی منافقان.
در این آیات اشاره به یکی دیگر از صفات عمومی منافقان شده است که آنها افرادی لجوج، بهانهجو، و ایرادگیر، و کارشکن هستند، هر کار مثبتی را، با وصلههای نامناسبی تحقیر کرده، و بد جلوه میدهند. تا هم مردم را در انجام کارهای نیک دلسرد سازند، و هم تخم بدبینی و سوءظن را در افکار بپاشند، و به این وسیله چرخهای فعالیتهای مفید و سازنده در اجتماع از کار بیفتد.
قرآن مجید شدیدا این روش غیرانسانی آنها را نکوهش میکند، و مسلمانان را از آن آگاه میسازد، تا تحت تأثیر اینگونه القائات سوء قرار نگیرند و هم منافقان بدانند که حنای آنان در جامعه اسلامی رنگی ندارد!
نخست میفرماید: «آنها که به افراد نیکوکار مؤمنین در پرداختن صدقات و کمکهای صادقانه، عیب میگیرند، و مخصوصا آنها که افراد باایمان تنگدست را که دسترسی جز به کمکهای مختصر ندارند، مسخره میکنند، خداوند آنان را مسخره میکند، و عذاب دردناک در انتظار آنها است»! (الذین یلمزون المطوعین من المؤمنین فی الصدقات و الذین لا یجدون الا جهدهم فیسخرون منهم سخر الله منهم و لهم عذاب الیم).
«یلمزون» از ماده «لمز» (بر وزن طنز) به معنی عیبجوئی و «مطوعین» از مادهی «طوع» (بر وزن موج) به معنی اطاعت است، ولی معمولا این کلمه به افراد نیکوکار و آنهائی که علاوه بر واجبات به مستحبات نیز عمل میکنند اطلاق میشود.
از آیهی فوق استفاده میشود که منافقان از گروهی عیبجوئی میکردند، و گروهی را مسخره مینمودند، روشن است، سخریه درباره کسانی بوده که تنها قادر به کمک مختصری به ارتش اسلام بودند، و لابد عیبجوئی مربوط به کسانی بوده که به عکس آنها کمکهای فراوانی داشتند، دومی را به عنوان ریاکاری و اولی را به عنوان کمکاری تخطئه مینمودند.
در اینجا به چند نکته باید توجه کرد:
– اهمیت به کیفیت کار است نه کمیت- این حقیقت به خوبی از آیات قرآن بدست میآید که اسلام در هیچ موردی روی «کثرت مقدار عمل» تکیه نکرده، بلکه همه جا اهمیت به «کیفیت عمل» داده است، و برای اخلاص و نیت پاک، ارزش فوق العاده ای قائل شده که آیات فوق نمونه ای از این منطق قرآن است.
همانگونه که دیدیم برای عمل مختصر کارگر مسلمانی که شبی را تا صبح نخوابیده،و با قلبی پر از عشق به خدا، و اخلاص و احساس مسئولیت در برابر مشکلات جامعهی اسلامی، کار کرده و توانسته است با این بیدار خوابی یک من خرما به سپاه اسلام در لحظات حساس کمک کند، فوق العاده اهمیت قائل شده، و کسانی را که اینگونه اعمال ظاهرا کوچک و واقعا بزرگ را تحقیر میکنند، شدیدا توبیخ و تهدید میکند، و میگوید مجازات دردناک در انتظار آنها است.
از این موضوع این حقیقت نیز روشن میشود که در یک جامعه ی سالم اسلامی به هنگام بروز مشکلات، همه باید احساس مسئولیت کنند، نباید چشمها تنها به متمکنان دوخته شود، چرا که اسلام متعلق به همه است، و همه باید در حفظ آن از جان و دل بکوشند.
مهم این است که هرکس از مقدار توانائی خود دریغ ندارد، سخن از بسیار و کم نیست، سخن از احساس مسئولیت و اخلاص است،
قابل توجه اینکه در حدیثی میخوانیم که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سؤال شد: ای الصدقه افضل: «کدام صدقه و کمک از همه برتر است» پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: جهد المقل یعنی «مقدار توانائی افراد کم درآمد»!
– صفتی که در آیات فوق دربارهی منافقان عصر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواندیم- مانند سایر صفات آنان- اختصاصی به آن گروه و آن زمان ندارد، بلکه از صفات زشت همهی منافقان در هر عصر و زمان است، آنها با روح بدبینی خاصی که دارند، سعی میکنند هر کار مثبتی را با وصله های ناجور از اثر بیندازند، سعی میکنند هر نیکوکاری را به نوعی دلسرد کنند، و حتی با سخریه و استهزاء و کماهمیت جلوه دادن خدمات بی آلایش افراد کمدرآمد، شخصیت آنها را در هم بشکنند و تحقیر کنند، تا همهی فعالیتهای مثبت در جامعه خاموش گردد و آنها به هدفهای شومشان نائل گردند.
ولی مسلمانان آگاه و بیدار، در هر عصر و زمان، باید کاملا متوجه این نقشهی شوم منافقان باشند، و درست برعکس آن گام بردارند، یعنی از خدمتگزاران جامعه تشویق به عمل آورند، و برای خدمات ظاهرا کوچک توأم با اخلاص، ارج فراوان قائل شوند، تا کوچک و بزرگ به کار خود دلگرم و علاقمند گردند و نیز باید همگان را از این نقشهی ویرانگر منافقان آگاه سازند تا دلسرد نشوند.
– جملهی «سخر الله منهم» (خداوند آنها را مسخره میکند) به این معنی نیست که خداوند اعمالی همانند آنان انجام میدهد، بلکه همانگونه که مفسران گفتهاند: منظور این است که مجازات استهزاکنندگانرا به آنها خواهد داد، و یا آنچنان با آنها رفتار میکند که همچون استهزاشدگان تحقیر شوند!.
منبع : تفسیر نمونه مرجع عالیقدر اسلام آیت الله مکارم شیرازى