بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
«هُوَ اللَّهُ الَّذی لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَهِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیم وَ الصَّلَاهُ وَ السَّلامُ عَلَی سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین سِیَّمَا بَقِیَّهَ اللَّهِ الْمَهْدِیِّ أَرْوَاحَنَا لَهُ الْفِدَاءِ».
با سلام و درود به حضور همهی شما عزیزان بزرگوار. رحمت واسعهی الهی را برای همگان تمنّا میکنیم. عنایات ویژهی پروردگار را در این لحظات و این برنامه عاجزانه از محضر او درخواست میکنیم. آیات اوّلیهی سورهی مبارکهی بقره مورد گفتگوی ما بود.
«بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقین * الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ»[۱]
عرض کردیم که در حوزهی دینداری مسئلهی اوّل ایمان است و حرف اوّل را ایمان میزند. ایمان حتّی بر نماز مقدّم است. امّا وقتی وارد حوزهی عمل بشویم اوّل عمل نماز است که فرمودند: مثل ستون خیمه است؛ در حدیثی که در کافی، کتاب الصّلاۀ، در باب فضائل نماز آمده است که حکم نماز حکم ستون خیمه است. تا این ستون پابرجا است طنابها و پرده و میخها کار آمد هستند. «وَ إِذَا انْکَسَرَ الْعَمُودُ»[۲] اگر این ستون بشکند، «لَمْ یَنْفَعْ طُنُبٌ وَ لَا وَتِدٌ وَ لَا غِشَاء» دیگر نه طنابی و نه میخی و نه پردهای، هیچ کدام بر جا نمیماند؛ یعنی فایدهای ندارند. «لَمْ یَنْفَعْ»، خیمهای برپا نخواهد بود. اینها هیچ کدام دیگر سودی نخواهد داشت. فایدهی آنها دیگر بر پا نخواهد بود.
بعد از نماز در نوع موارد قرآن بلافاصله به سراغ زکات میآید، شاید بتوانیم این تعبیر را بگوییم که نماز ارتباط با خدا است. زکات ارتباط حسنهای است که خداوند بین بندگان برقرار میکند؛ بین انسان با سایر بندگان خدا.
انفاقهای مالی آثار فوق العادهای دارد، در همهی امور، حتّی حقایق معنوی در مواردی به این مسائل گره میخورد. اگر انسان با مردم دچار مشکلات مالی باشد و حقوق مالی مردم را رعایت نکند در امور معنوی او خلل وارد میشود، بدون شک؛ پس باید خیلی در مسئلهی مال و خصوصاً انفاق مراقبت داشته باشیم.
«الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» باید اینجا چند نکته را عرض کنیم. اوّلاً اینجا میفرماید که «مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» نگفتهاند همهی اموال خود را، همهی رزق و روزی خود را، بخشی را، اگر خدای رحمان دستور داده بود که همهی اموال خود را تقدیم کنیم، آیا نباید عمل میکردیم؟ چون مال ما که برای ما نیست؛ ما امانتدار هستیم؛ ما حکم تحویلدارهای بانک را داریم که از این دست پول را میگیرند، از آن دست باید رد کنند. اموال ما عملاً همهی آن از آن خدا است، او به ما عطا کرده؛ پس در حقیقت مالک اصلی او است.
این امانت بهر روزی دست ما است در حقیقت مالک اصلی خداست
گذشته از اینکه همین اموالی را که خود او به ما عطا کرده دوباره از ما خریداری کرده، چگونه؟ «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّه»[۳] خداوند جان مؤمن و مال مؤمن را از او خریداری کرده که در قبال جان و مال، بهشت را به او ارزانی بدارد. جانی که اوّلاً خود او داده، بعد هم از بین میرود، ما که در دنیا نمیمانیم؛ یک متاع موقّتی است. مال ما را هم خود او به ما عطا کرده؛ بعد هم موقّت است. کسی نمیتواند از دنیا مالی با خود به گور ببرد، اگر ببرد هم فایدهای ندارد.
در داستانهای قدیم نقل میکنند در بعضی از فرقهها و نحلهها که اینها اموال خود را با خود دفن میکردند که در آن عالم چیزی داشته باشد. خوب اینها که دیگر توهّمات بیجا است. خوب همین متاعی را که خود او عطا کرده و ضمناً از ما خریداری کرده، معاملهای که او امضا کرده اگر ما هم مؤمن هستیم ما هم باید امضا کنیم و کردیم؛ پس مجدّداً همین را از ما میخرد. پس دیگر اموال ما برای ما نیست؛ برای خداست؛ امانتی در اختیار ما است. اما نمیگویند همهی آن را بدهید، میگویند بخشی از آن را بدهید، دیگر خیلی حیف است که از این بخش هم انسان مضایقه کند و برای او سخت بشود.
«وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» در انفاقی که خداوند از ما میخواهد مشخّصاتی را قرار داده، چند نکتهی آن را عرض میکنیم.
یک؛ میگویند «أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ» از پاکیزهها انفاق کنید. آیه ۲۶۷ سورهی بقره. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُم وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَکُمْ مِنَ الْأَرْض» وقتی می خواهید انفاق کنید از طیّبات، غذاهای پاکیزه، اموال پاکیزه انفاق کنید. اگر خواستید خرما را زکات بدهید بهترین آن را انتخاب کنید. از روئیدنیهایی که خدا در اختیار شما گذاشته خوبهای آن را در راه خدا بدهید. میگویند: یک دهم زکات بدهید. آن یک دهم را هم وازدهها را میدهید؟ «وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبیثَ مِنْهُ تُنْفِقُون» دنبال اموال وازد نگردید که از آنها انفاق کنید.
دوم؛ از محبوبها، اموالی که دوست دارید، آیه ۹۲ سورهی آلعمران «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون»
سوم؛ در دار و ندار باید انفاق کنید. انفاق یک عمل و عبادت بزرگی است که خداوند فقرا را از آن محروم نکرده؛ نگفته مخصوص ثروتمندان است؛ منتها آن فقیر آن مختصری را که میتواند در راه خدا انفاق میکند به اندازهی آن زیاد آن در دستگاه الهی ثروتمند از او خریداری میشود. دربارهی متّقین میفرماید که «وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقین»[۴] از یکدیگر پیشی بگیرید. به سوی بهشتی که پهنهی آن به اندازهی آسمانها و زمین است، به سوی مغفرت خدا و بهشتی که پهنهی او به اندازهی آسمانها و زمین است و برای اهل تقوا آماده شده. بعد اهل تقوا را توصیف میکنند.
«الَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ» آنها که در دار و ندار انفاق میکنند؛ یعنی در سرّاء؛ آسایش، ورّاء؛آن موقع که دست تنگ هستند. یک ذرّه دارد از همان یک ذرّه یک چیزی از آن را باید انفاق کند. ما بچّههای خود را باید از کودکی به انفاق وا داریم. بگوییم بخشی از پول تو جیبی خود را برای صدقات و خیرات کنار بگذارند. «الَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنین» خشم خود را فرو میبرند، بر مردم میبخشند. خدا محسنین را دوست دارد.
سوم؛ در نهان و آشکار «وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَه» [۵] کسانی که در آشکارا و نهان انفاق میکنند اینها تجارتی را امید میبرند که تباه نمیشود؛ «یَرْجُونَ تِجارَهً لَنْ تَبُور»[۶] چرا گفتهاند هم در آشکارا و هم در نهان؟ عبادات واجب را گفتند علنی انجام بدهید، نماز را به جماعت بخوانید امّا نماز شب را در خفا بخوانید. روزهی واجب را، روزهی ماه رمضان را علنی کنید، اگر مسافر هم شدید تظاهر به خوردن نکنید امّا روزهی مستحب را اگر توانستید کتمان کنید. انفاق واجب را گفتند روی طبق بگذارید، در طبق روی سر خود که همه ببینند، انفاق مستحب را مخفی که هیچکس با خبر نشود.
چرا باید عبادات واجب را تظاهر؛ تظاهر که یعنی باید نشان بدهیم؛ نه ریا، به قصد خدا باید نشان بدهیم؟ شاید به دو جهت. یک جهت اینکه دین خدا در چشم مردم نمایان شود؛ یعنی فضای اجتماعی باید فضای عبادت شود که روی یک جمعی اثر میگذارد. جمعی آدمهای ضعیفی هستند، اگر فضا فضای بندگی باشد به سراغ دین میآیند، فضای گناه باشد به سراغ معصیت خدا میروند و دوم اینکه خود انسان مؤمن متّهم نشود، نگویند ندیدیم این نماز میخواند، ندیدیم زکات بدهد، ندیدیم روزه بگیرد و امثال این. خوب؛ پس چهارم اینکه از آشکارا و علانیّه.
پنجم؛ از ویژگیهای انفاقی که مورد نظر خدا است این است که بر منّت و اذیّت منتهی نشود و مبتنی نباشد؛ هر دو. در آیه ۲۶۲ سورهی بقره، حالا از اینجا این آیات را شروع کنیم.
«الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّه» آنها که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند «ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذی» و بعد به دنبال انفاق خود منّت نمیگذارند، اذیّت نمیکنند. بعد به رخ بکشد بگوید من بودم که برای تو چنین کردم؛ اثر این دیگر از بین میرود یا اذیّت کند، تحقیر کند؛ چون برای او سخت است پول بدهد، مجبور شده انفاق کند به یک نوعی آن طرف مقابل را تحقیر میکند بعد پول میدهد. خوب این آزار و اذیّت انفاق را باطل میکند. اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، بعد هم من منّت و اذیّتی را به دنبال آن نمیآورند. «لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون» پاداش اینها در پیشگاه خدا محفوظ است، ترسی بر آنها نیست و محزون هم نمیشوند.
بعد نکتهی خیلی ظریفی را در آیهی ۲۶۳ نقل میکند. « قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَهٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَهٍ یَتْبَعُها أَذىً وَ اللَّهُ غَنِیٌّ حَلیمٌ» قول معروف یعنی با سائل خوب سخن بگویید؛ یعنی به او بگویید که دست من خالی است، انشاءالله بعداً. «وَ مَغْفِرَهٌ» از او عذرخواهی کنید؛ بگویید…، فعلاً به خوبی سخن بگویید؛ ببخشید من شرایط شما را درک میکنم ولی الآن دستم خالی است، عذر میخواهم. این از صدقهای که «یَتْبَعُها أَذىً» بهتر است. صدقه بدهید به دنبال آن یک آزاری باشد. تو هم که رها نمیکنی، عادت شده برای تو و امثال ذلک. چرا نمیروی تلاش کنی؟ گاهی زخم زبانهایی را میزنند و بعد یک انفاقی را انجام میدهند. میگویند اگر این انفاق را نکنید، خوب صحبت کنید و عذرخواهی کنید بهتر از این است. «وَ اللَّهُ غَنِیٌّ حَلیمٌ» و البته خداوند بینیاز و بردبار است.
بعد ادامه میدهد، آیهی ۲۶۴ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی» صدقههای خود را با منّت و اذیّت باطل نکنید و آن وقت کسانی که با این مشخصّات، پنج ویژگی را از قرآن عرض کردیم، کسانی که با این مشخّصات انفاق کنند؛ از طیّبات اموال خود، از اموال محبوب خود، در دار و ندار، در سرّ و علانیه، بدون منّ و اذیّت، بدون منّت و اذیّت، آن وقت این اثر را خواهد داشت، آیه ۲۶۱ که مجموعهی آیاتی است که دربارهی انفاق سخن میگوید. «مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِل» وضعیّت کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند مثل وضعیّت دانهای است خوشهای از او، هفت خوشه بروید و در هر خوشه ۱۰۰ دانه محصول باشد؛ یعنی یک به ۷۰۰٫ «وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ» خدا اگر برای کسانی بخواهد از این مقدار هم انفاق او را بیشتر اثربخش خواهد کرد.
این اثر اتفاق در آخرت است و در دنیا هم میفرماید که «وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقین» هر چه شما در راه خدا انفاق کنید خداوند آن را برای او جایگزین میکند و خدا بهترین روزی دهندگان است، آیه ۳۹، سورهی سبأ و در حدیثی هم داریم که «مَنْ أَیْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِیَّهِ»[۷] اگر کسی یقین کند که خداوند جای انفاق را پر میکند، در راه خدا خوب عطا میکند.
[۱]- سورهی بقره، آیات ۲ و ۳٫
[۲]- الکافی، ج ۳، ص ۲۶۴٫
[۳]- سورهی توبه، آیه ۱۱۱٫
[۴]- سورهی آل عمران، آیه ۱۳۳٫
[۵]- سورهی رعد، آیه ۲۲٫
[۶]- سورهی همان، آیه ۲۹٫
[۷]- بحار الأنوار، ج ۱۰، ص ۸۹٫
منبع : سایت دکتر میرباقری